... قرار بود من همه چیز را بفهمم و بدانم بعد دستان تورا بگیرم و با خود ببرم اما باورکن من نه چیزی فهمیدم و نه حتی چیز قابل فهمی را یافتم. حالا بیا کاری بکنیم ، تو بفهم ، تو بدان بعد دستم را که نه... اما گوشم را گاز بگیر شاید من هم چیزی شاید چیزکی فهمیدم.
پ.ن
شاید.
